سال انتشار: 2008

---

چکیده:

در پانزده سال گذشته، من چگونگی خلق استراتژی – مهم ترین مسئولیت مدیریت اجرایی ارشد – توسط شرکت‌ها را مطالعه کرده‌ام. من متوجه شدم بسیاری از شرکت‌ها تشریفات طرح بالا به پایین سالانه – که مبتنی بر پیش بینی‌های اقتصاد کلان هستند- را به وسیله فرآیندهای ماهرانه‌تری جایگزین کرده‌اند. آنها مقادیر وسیعی از داده‌های مصرف کننده را بررسی کرده جلسات طرح ریزی متعدد برگزار می‌کنند و از تکنیک هایی مانند مدل سازی شایستگی و تحلیل انتخاب‌های واقعی برای توسعه استراتژی استفاده می‌کنند. این نوع رویکرد یک پیشرفت است چرا که بر مصرف کننده و توانایی متمرکز است و شرکت‌ها را قادر به اصلاح سریع استراتژی هایشان می‌سازد اما همچنان بسیاری اوقات معیار را گم می‌کند.

شرکت‌ها تمایل به نادیده گرفتن یک پیچیدگی در مسیر دارند: آنها مدل‌های محیط دارای پیچیدگی فزاینده ای را توسعه نمی‌دهند که در آن فعالیت دارند. در نتیجه فرآیندهای طرح ریزی استراتژیک معاصر به تشکیلات در مواجهه با مسائل بزرگ کمکی نمی‌کند. چندین  CEOپذیرفته‌اند که با مسائلی مواجهند که به صورت کاملا نمی‌توانند به وسیله جمع آوری اطلاعات اضافی، تعریف شفاف تر از جدول را انتخاب می‌کند.

مساله یا تجزیه آنها به مسائل کوچکتر حل شوند. تکنیک‌های طرح ریزی آنان ایده‌های تازه تولید نمی‌کند و اجرای راه حل هایی که آن فرآیندها ارایه می‌دهند پر از خطرات سیاسی است. به نظر من این بدان دلیل است که بسیاری از مسائل استراتژی کاملا محکم یا با ثبات نیستند – آنها بدخیم هستند.

---

کلمات کلیدی اصلی این محصول:

• مقاله مسأله بدخیم

• مقاله مسائل بدخیم

• مقاله در مورد مسأله بدخیم

• مقاله درباره مسأله بدخیم

• مقاله در مورد مسائل بدخیم

• مقاله درباره مسائل بدخیم

• دانلود مقاله مسأله بدخیم

• دانلود مقاله مسائل بدخیم

• مقاله طراحی استراتژی

کلمات کلیدی انگلیسی: Wicked Problem , Strategy Design